با سلام خدمت بازدید کننده عزیز امیدوارم از مطالب رضایت کامل داشته باشید با تشکر(اسماعیل اعتمادی)
<-PollName->
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 61 بازدید دیروز : 68 بازدید هفته : 192 بازدید ماه : 469 بازدید کل : 22340 تعداد مطالب : 420 تعداد نظرات : 3 تعداد آنلاین : 1
.
معرفي صفحه به دوستان
ايميل شما *
ايميل دوست شما *
ايميل دوست ديگر شما
نبرد رستم و جومونگ نبرد رستم و جومونگ نبــــــــــــرد رســـــــتـــــم و جـــــــومــــــــونگ(خیلی باحاله) کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو به رستم چنین گفت اون جومونگ! ندارم ز امثال تو هیچ باک که گر گنده ای من ز تو برترم اگر تو یلی من ز تو یلترم رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت: منم مرد مردان ایران زمین ز مادر نزادست چون من چنین تو ای جوجه با این قد و هیکلت برو تا نخورده است گرز بر سرت جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت: تو را هیچ کس بین ایرانیان نمی داندت چیست نام و نشان ولی نام جومونگ و سوسانو را همه میشناسند در هر مکان تو جز گنده بودن به چی دلخوشی بیا عکس من را به پوستر ببین ببین تی وی ات را که من سوژشم ببین حال میدن در جراید به من منم سانگ ایل گوکه نامدار ز من گنده تر نامده در جهان تو در پیش من مور هم نیستی کانال ۳ رو دیدی؟ کور که نیستی در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد: چنین گفت رستم به این مرد جنگ جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟ من آن (تسو) سوسولت! نیستم منم رستم، آن شیر ایــران زمین (بویو) کوچک است در نگاهم همین بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد: جومونگ آمد از پشت تل سیاه کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه! بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید هم اینک صدایت به گوشــم رسید (سوسانو) هماره بود همسرم دهــم من به فرمان او این سرم چون او گفته با تو نجنگم رواست دگر هر چه گویم به او بر هواست! و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید: و این شد که رستم سخن تازه کرد که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!) بگفت ای جومونگا که حرف دل است که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست که ما پهلوانیم و این است حالمان که دادار باید رسد بر دل این و آن! و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند: بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان! نظرات شما عزیزان: نام : آدرس ایمیل: وب سایت/بلاگ : متن پیام: نظر خصوصی کد را وارد نمایید: عکس شما آپلود عکس دلخواه: نویسنده: دبیر عشق ׀ تاریخ: جمعه 19 مهر 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀ نظر بدهید
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
فال حافظ
قالب های نازترین
جوک و اس ام اس
جدید ترین سایت عکس
زیباترین سایت ایرانی
نازترین عکسهای ایرانی
بهترین سرویس وبلاگ دهی
Template By: NazTarin.Com